مستند با تصاویر رنگی و دوستداشتنی دنیای کودکانه شروع میشود، کودکانی که در مهد کودک بازی میکنند و روز را به شادی میگذرانند. مثل همهی مهد کودکهای دیگر زمان بازی که تمام میشود مادرها دنبال بچهها میآیند و قربان صدقهشان میروند اما، از اینجای کار به بعد انگار یکجای کار میلنگد، مادرها همه در همان حیاط مهد کودک به اتاقی دیگر میروند و در پشتشان قفل میشود. اینجا زندان است.
مادر یکی به جرم جابجایی مواد مخدر هفت سال و چند ماه باید دربند باشد، آن دیگری به جرم مشارکت در قتل همسرش، که پدر همین بچهای باشد که تازه به دنیا آمده اینجاست و البته خودش را قربانی توطئه میداند، و دیگران هم هر کدام به دلیلی ساکن ندامتگاه زنان استان تهراناند. دلیلش چه اهمیتی دارد؟ حالا هر کدام از این مادرها چند سالی، کمتر و بیشتر، باید بین این حصارها بمانند و کودکانشان را همینجا بزرگ کنند.
«مهد کودک» در زندان قرچک، شاید در ظاهر مثل هر مهدکودک دیگری باشد اما برای مایی که میدانیم بودن در این اتمسفر برای کودک بیگناهی که هیچ سهمی از خطای والدین خود ندارد ولی مجبور به بودن در این فضاست، آه و حسرت بسیار به دنبال دارد.
هانیه یوسفیان، کارگردان و فیلمبردار مستند، این بار هم یک موضوع حاد اجتماعی را سوژهی کار خود قرار داده و سعی کرده با توصیف درست شرایط، تصویری را نشانمان بدهد که شاید پیش از این تصوری نسبت به آن نداشتهایم. برای بهتر دیدن، اغلب، قاب تصاویر به اندازهی بچههاست. دوربین خود را هم سطح آنها کرده تا بتواند از زاویه دید ایشان شرایط را ببیند. این به وضوح تاکید را روی آنها میبرد. یوسفیان خود در این باره میگوید: « مستند مهدکودک درباره آدمهای بزرگ نیست، بلکه در مورد کودکانی است که تصوری از آزادی ندارند و نمیدانند آزادی چه چیزی است و خانه اصلیِ آنها زندان است. بچههایی که زندان خانه امنی برای آنهاست و صرفاً به دلیل اینکه مادرانشان در زندان هستند، آنها هم در زندان قرار گرفتهاند.» از همین روست که او زیاد به قصه مادران کاری ندارد و در مصاحبهها روی بیان جرم جنایتشان نمیماند و اگر هم چیزی پرسیده باز زود بازگشته به مهمانهای کوچک و بیگناه زندان زنان.
خیلی از این بچهها تصوری از دنیای بیرون ندارند. در بند به دنیا آمده، در گوششان اذان گفتهاند، بازی کردهاند، زمین خوردهاند، بزرگ شدهاند. دوستانی هم که دارند در بین همین دیوارهاست. شمعها را همینجا فوت میکنند سالها هم اینجا نو میشوند و دعایی که به آنها میآموزند، دعای آزادی است.
یوسفیان که دانش آموختهی سینماست، پیش از این مستندهای «همه چیز آماده است؟» و «پدر، مادر، علی، رضا و من» را کارگردانی کرده بود و در جشنواره نهم سینما حقیقت برای مستند «پدر، مادر، علی، رضا و من» موفق به کسب جایزهی ویزهی هیأت داوران شد. او را در مستند «مهد کودک» مسعود ابراهیمی در پژوهش همراهی کرده و تدوین اثر را آرش زاهدی اصل به عهده دارد.