پیر طاهر مستندی غنایی است. به این دلیل که اطلاعات عمومی پیرامون زاد و ولد گوزنها را خود او به ما منتقل میکند. فیلم نریشن ندارد و سعی فیلمساز بر این است که بیشتر به شخصیت اصلیاش نزدیک شود. فیلم، اطلاعات بخصوصی را پوشش نمیدهد و بیش از آن که مستندی باشد با حجم اطلاعات، در پی آن است که به مبارزه انسان با طبیعت و رویارویی با آنهایی بپردازد که احتمالاً برای شکار این نوع گوزن یا بریدن درختان اقدام میکنند. پیر طاهر عرق بخصوصی نسبت به حفاظت از محیط زیست و حیات وحش دارد. در صحنهای از فیلم با حرارات هرچه تمامتر از کسانی میگوید که برای بریدن درختها آمدهاند و او با آنها جر و بحث کرده است. او حتی ابایی ندارد که این افراد که آشنا هم هستند با او دشمنی کنند. او در دفاع از محیط زیست به نکتهٔ جالبی اشاره می کند: اگر حال جنگل خوب باشد حال ما نیز خوب خواهد بود. پیرطاهر که کار و مأموریتش حفاظت از یک نوع گوزن شاخدار به نام گوزن سرخ یا همان مارال است که در پی یک دههٔ تلاش به دست آمده است. زمانی که او این کار را بر عهده گرفت، تنها پنج گوزن باقی مانده بودند. پیر طاهر چهل روز به دور از خانه و خانواده در منطق میماند و تنها مونس او صدای جنگل و به ندرت صدای آن گوزن است. او یادش میماند که گاهی با تصویر گوزن بر روی پوستری به نام همایش نجات مارالها درد و دل کند و به زبان محلی خودش به او بگوید که این همه رنج و مرارت برای نجات نسل گوزن سرخ است. مستند پیرطاهر اثری ساده اما به معنی سردستی بودن آن است. فیلم بی آن که بخواهد حتی پیچیدگی های زندگی در طبیبعت بکر را به تصویر بکشد، به دنبال آن است که با نگاهی شاعرانه به زندگی فردی بپردازد که به واقع از زندگی خودش به سود حیوانی گذشته است که شاید اگر این مراقبتها نبود، منقرض شده بود.
فیلم به خوبی و در همان ابتدا وهم جنگل را به تصویر میکشد. دوربین روی دست که در تعقیب پیرظاهر از ارتفاعات بالا می رود به همراه صدای نفسنفس زدنهای او و فضایی مهآلود که مانع دید بیشتری می شود، وهمی بصری برای مخاطب فراهم می سازند. پیرطاهر درگوشهای از جنگل جایی را نشان میدهد و ما گرازی را در حال چرا میبینیم و در همین حال برای نخستین بار صدای گوزن را می شنویم. در جای جای فیلم پیر طاهر به زبان محلی اشعاری می خواند و تصاویری از کوهستان با این آوا هم نوا می شود. سرانجام و در میانهٔ فیلم تصویری از گوزن سرخ را برای نخستین بار میبینیم و بر روی تصاویر گوزن سرخ، پیر طاهر مرثیهٔ ببر مازندران و شیر ایرانی را روایت میکند که دیگر کسی نمیتواند آن ها را باز گرداند. پیر طاهر فروتنانه تمام زحمات را بر دوش همسرش میداند که صبورانه با کار او کنار آمده است. تعبیر زیبای پیرطاهر این است که اگر فداکاریهای همسرش نباشد، محیط زیست و حیات وحش لطمه خواهند دید.او همسرش را بانو جان خطاب میکند.
پیرطاهر با وجود تنگی نفس همچنان به فکر جنگل و حیات وحش است و نگران این است که نکند روزی بیمار شود. به نظر میرسد حیات جنگل و زیستگاه جانوران وحشی آن و حیات پیر در هم تنیده شدهاند. در جایی که برخی ممکن است هیچ نظرگاه مشخصی دربارهٔ محیط زیست ندارند و چه بسا خود نیز به تخریب آن میپردازند، پیر طاهر فردی است که جانش با جان محیط زیست گره خورده و ما در مقام تماشاگر او را باور میکنیم. رویای او احیای محیط زیست است. زنده نگه داشتن جنگل است. او معتقد است که اگر در طول یک سال بتواند تنها سه شکارچی را از شکار جانوران منصرف کند، دینش را به محیط زیست و حیات وحش ادا کرده است. گویی این تنها آرزوی انسانی است که عمرش و جانش را در راه حفاظت از زیستگاه خودش و دیگران گذاشته است.
شاهپور عظیمی