فیلمنوشتهای ابتدایی، نماهای متعدد از بالا که بیایان و قنات را به تصویر میکشد و مردی که به دل سیاهی میزند تا راه آب را بازکند؛ همینها کافیست تا تکلیفمان با مستند «قلعه برقرار» روشن شود. داستان آب است و آبادانی، پیرمردی که خود با جملاتی که به اندازهی کویر ساده و صمیمیاند به ما میگوید به یک قلعه مخروبه در کویر راوند کاشان آمده و با دستان خود آن را زنده و برقرار کرده است، «فقط با یک قنات و یک چکه آب».
فرشاد فدائیان، خوب دانسته که برای نشان دادن عظمت کار مرتضی گندمی راوندی باید چه فواصل و زوایایی را انتخاب کند. نماهایی از بالا که به شکلی هنرمندانه، کشاورزی، دامداری و چاههای قنات را در دل یک کویر خشک به تصویر کشیدهاند. او هم صداها را خوب به خدمت گرفته و هم گذاشته سکوت کویر کارش را انجام دهد.
کلمات و دیالوگها اندک هستند و آن چند جملهای هم که گفته شده در خدمت انتقال این مفهوم است که اگر هیچ کس هم به کمک نیاید، خودم از عهدهی همه چیز برخواهم آمد.
فرشاد فدائیان مستندساز و عکاس باتجربهای است. او دانشآموختهی رشته فلسفه از دانشگاه تبریز است و از سال 1367 به تولید فیلمهای مستند روی آورده. عناوین و تعداد آثار او چنان زیاد است که در این چند خط نمیگنجد. فقط برای نمونه یکی از آخرین آثارش، «اتودهای قرنطینگی» است که سال گذشته در بخش خارج از مسابقهی جشنوارهی چهاردهم فیلم مستند حقیقت به نمایش درآمد.
حضور دوبارهی فداییان در بخش رقابت را میتوان یکی از نقاط قوت جشنوارهی امسال دانست، چه اینکه او الههی نوبخت جوان را نیز در تهیه کنندگی با خود همراه کرده است. نگارنده معتقد است ایجاد فرصتهای اینچنینی برای جوانترها، نکتهای است که سینمای مستند ما سخت به آن نیازمند است.
«قلعه برقرار» مستند صبوری است، عجله ندارد و گامهایش را آهسته بر میدارد، ارزش سکوت را میفهمد و آنچنان ما را مسحور سادگی خود میکند که گویی این فیلم هم خود پیرمرد است، با همان سادگی و صلابت که از او انتظار میرود، او که 25 سال برای بازسازی قنات عمر گذاشته و از خاک خشک، زندگی رویانده.
یکی از شاخصهها دربارهی تصویربرداری اثر، نماهای حساب شده و هنرمندانهای است که آنطور که باید، مفاهیم مد نظر آقای کارگردان را منتقل میکنند. این به ویژه در تصاویر هوایی نمود دارد. علاقمندان حرفهای سینمای مستند مستحضرند که نمای هوایی یک تیغ دولبه است که غالباً به درستی استفاده نمیشود و در چند سال گذشته چنان نابجا و بیمحابا به کار گرفته شده که زاید بودنش در اغلب آثار نگفته پیداست. اما در مستند فداییان از نماهای هوایی به درستی و به اندازه و برمبنای اصول زیباییشناسی تصویر استفاده شده. بهره بردن از خطوط و نقاط و قاب بندی حرفهای آنطور که ما از یک عکاس حرفهای سراغ داریم، ویژگی بارز در قابهای «قلعه برقرار» است.
ما عموماً در مورد جناب فداییان با آثار چند لایه و جدی مواجهیم، این خاصیت فلسفه خوانده هاست و قلعه برقرار هم، چنین است. شاید در ابتدا و ظاهر امر مسئله روی زمین و کشاورزی، دامداری یا حتی دوری جستن از شهر باشد، اما کمی که بگذرد، خوب که چشممان به تاریکی قناتی که مرتضی میکند عادت کند، وقتی آن طور که باید به صدای آبی که روان است گوش دهیم و به صدای باد و بارانی که از دور میآید و از همه رساتر، وقتی به صدای سکوت مرتضی خوب گوش دهیم، متوجه میشویم که «قلعه برقرار» تکیه تام و تمامی بر مفاهیم انسانی دارد و از دل همین گوشه از بیابان به بزرگی انسان راه باز میکند، انسانی که اگر بخواهد، حتی شده یک تنه، بیابان را آباد میکند.