به گزارش واحد ارتباطات و اطلاع‌رسانی مرکز گسترش سینما مستند و تجربی، ظهر امروز، جمعه، ۱۹ آذرماه در حاشیه دومین روز از برگزاری جشنواره «سینماحقیقت»، سانس دوم رویداد «فیلم خبر» برگزار شد. اجرای این رویداد را الهام عادلی برعهده داشت.

در این رویداد مستندهای «تولدت مبارک بامیلا» ساخته محمد صالحی، «آب، باد، خاک، نان» ساخته مهدی زمانپور کیاسری، «گیسلو» ساخته محمد صادق اسماعیلی، «خین پوست» ساخته عباد ادیب‌پور، «می‌برد تا به کجا» ساخته پرویز کلانتری، «روسیاه» ساخته کوروش اسماعیلی، «تفنگ برادرم» ساخته کامران جاهدی معرفی و برسی شدند. 


محمد صالحی، کارگردان «تولدت مبارک بامیلا» گفت: این فیلم داستان زندگی حاج مسلم است. او مدافع حرمی است که به نیروهای صفر و شهروندان دفاع کردن از جانشان را می‌آموزد. این فیلم به ابعاد زندگی او و نیروهای مستشاری در دنیا می‌پردازد.
 

او ادامه داد: ما در فیلم به وظیفه‌ای که شهدای مدافع حرم در عراق و سوریه انجام داده‌اند، پرداختیم و وظیفه خود دانستیم که درباره این شهید بزرگوار صحبت کنیم. 
 

صالحی گفت: از این جهت نام «تولدت مبارک بامیلا» را برگزیدم که یکی از خانم‌های سوریه که باردار بود به حاج مسلم گفته بود که اگر بچه‌ام پسر شود نامش را مسلم می‌گذارم تا همانند جنگنده، مهربان و درستکار باشد اما آن نوزاد دختر شده و نامش را «بامیلا» برگزیدند.
 

این کارگردان گفت: حاج مسلم مثل همه ما یک زندگی معمولی داشته و همانند خودمان بودند. وقتی حاج مسلم برای آخرین بار به میدان رفت و شهید شد، مستاجر بوده و اسباب‌کشی داشته است و به خانمش گفته بود که نمی‌توانم در اسباب‌کشی کمک کنم. بعضی‌ها فکر می‌کردند این شهدا برای بعد دلاری به میدان می‌روند اما چنین نبوده و شاید جا داشته باشد که این مستندها در بخش ملی جشنواره اکران داشته باشند.
 

سپس نوبت به بحث و بررسی فیلم «آب، باد، خاک، نان» ساخته مهدی زمانپور کیاسری رسید. 
 

زمانپور کیاسری درباره این مستند گفت: این مستند در جنوب کرمان نزدیک به مرز سیستان و بلوچستان می‌گذرد. در آن منطقه وضعیت وحشتناکی وجود داشت و خانواده‌هایی را دیدم که با گذشت ۲۴ ساعت غذا نخورده بودند. 

او گفت: درابتدا فکر کردم که مستندسازی را باید در کل کنار بگذارم و به این عزیزان کمک کنم. سه سال در آن‌جا بودیم و برایشان خانه ساختیم و وسایلی چون یخچال هم برایشان خریداری کردیم. برای اکران این اثر به جشنواره‌های خارجی هم فکر نمی‌کردیم چون باعث سرافکندگی بود و تنها دوست داشتیم که به دست مسئولان برسد برای همین راس‌ها را در شبکه مجازی منتشر می‌کردیم.
 

او گفت: درنهایت ابوالفضل که کاراکتر اصلی کار است را در آن‌جا دیدم و درباره او مستند ساختم و این‌گونه حضورم در جشنواره‌ها نیز آبرومند می‌شد.‌

درادامه فیلم «گیسلو» ساخته محمد صادق اسماعیلی بررسی شد. اسماعیلی درباره این مستند گفت: «گیسلو» در فرهنک واژگان کرمانی به معنای گلمژه است و چون کاراکتر با این واژه به لحاظ مضمونی ارتباط برقرار می‌کرد، این اسم را برای اثرم برگزیدم.
 

او ادامه داد: از تجربه‌ کارهای قبلی‌ام برای ارتباط‌گیری با سوژه استفاده می‌کنم و همواره تلاشم بر جلب اعتماد کاراکترهایم است و از ابتدا برای انتخاب سوژه مستندهایم نیز تلاش می‌کنم که کاراکتری را انتخاب کنم که بتوانم به او نزدیک شوم و برای روایت قصه‌اش ارتباط بگیرم.
 

این کارگردان گفت: حدود دو سال طول کشید تا این اثر به سرانجام برسد و سال ۹۸ بود که فیلمبرداری «گیسلو» را به انجام برسانیم. ما در این فیلم با شخصیتی مواجه هستیم که هدفش گرفتن شناسنامه برای فرزندانش است. برای این کار باید نشانی از زوجیت را به دادگاه نشان دهد. ما بسیار تلاش کردیم تا رد این شخص را پیدا کنیم.
 

او ادامه داد: همزمان با فیلمبرداری تدوین کار هم انجام می‌شد و فکر می‌کنم که حضور یک تدوین‌گر و پیشنهاداتش می‌تواند بسیار راهگشا باشد چون ما در سیر جریان هستیم و ممکن است موضوعی از زیر چشمانمان بگذرد اما تدوینگر کار می‌تواند به خوبی اظهار نظر کند چون از بیرون گود ماجرا را نظاره می‌کند.

سپس نوبت به فیلم «خین پوست» ساخته عباد ادیب‌پور رسید. ادیب‌پور درباره این مستند گفت: جرقه این کار برایم از مادرم شروع شد که در سفری خانوادگی که به شهر یاسوج داشتیم گفت که دوست دارد مراسم «خین پوست» را برای خودش اجرا کند و این قضیه اولین مواجهه من با این مراسم آیینی سنتی بود.
 

او ادامه داد: من خود را بیشتر فیلمساز می‌دانم و دوست ندارم به عنوان مستندساز شناخته شوم اما این سوژه توجه‌ام را به سمت خودش جلب کرد. من قبلا یک‌بار هم این مراسم را با دوستانی فیلمبرداری کرده بودم اما راش‌هایم را دزدیدند و نتوانستم کار را تدوین کنم. تا درنهایت دوباره فیلمبرداری کرده و به این مستند نهایی رسیدم که بر پرده سینما نقش بست.

سپس نوبت به مستند «می‌برد تا به کجا» ساخته پرویز کلانتری رسید. کلانتری گفت: من دوست ندارم صرفا واسطی برای شرح روایت باشم و برای همین نه به عنوان من عینی بلکه به عنوان من ذهنی حضور دارم.مواجهه با روایت که گفت‌وکوی ذهن من با ذهنیت موضوع مسئله‌ای مهم است و این جنس از سینما را دوست دارم. درواقع به عنوان فیلمساز علاقه‌ای ندارم که خودم را پنهان کنم.
 

او ادامه داد: من نیز این اثر را پیرامون علاقه و دغدغه شخصی‌ام ساختم. این فیلم در خطه کویری  و در کرمان روایت می‌شود. زندگی در آن منطقه با تعادل جریان دارد برای مثال اقتصاد در آن منطقه دلالی نیست بلکه تجارت است. به همین علت فکر می‌کنم نیاز است به این قبیل ماجراها نزدیک شد و اگر بخواهم مستند دیکری بسازم، دوست دارم موضوعش درباره پدربزرگ همایون باشد.
 

کلانتری گفت: در این فیلم به موضوعات مهمی گریز زده می‌شود. این ایده که اگر پژوهش درباره موضوعی به این معنا باشد که هرچه بیشتر درباره یک موضوع آگاهی داشته باشی فیلم بهتری می‌سازی را قبول ندارم. در واقع باید به سوژه نزدیک شد و ارتباط برقرار کرد و حول محوریت آن سوژه آگاهی کسب کرد درواقع در جارچوب ایده و رویکرد باید آگاهی ژرفی نسبت به مسائل کسی کرد.
 

در ادامه فیلم «روسیاه» ساخته کوروش اسماعیلی مورد بررسی قرار گرفت. اسماعیلی گفت: کارگردان حاضر در مستند خودم هستم. من دلم می‌خواست کاراکتر اصلی کار با من احساس نزدیکی کند و خیلی شمایل شکیل و شسته و رفته‌ای نداشته باشم و برای همین پوشش دیگری را هنگام فیلمبرداری بر تن کردم.
 

او ادامه داد: دوست نداشتم که فیلمم خیلی ساختار کلاسیک و شسته و‌ رفته‌ای داشته باشد. باید بگویم که حدود دو سال پیش مستندی به نام «زبان مادری» که درباره رو به فراموشی رفتن زبان گیلکی بود را کار می‌کردم و برای بازبینی لوکیشن به آن‌جا رفته بودم. 
 

اسماعیلی گفت: تهیه‌کننده کار ناگهان در اثر گفت‌و‌گو با کاراکتر اصلی ما یعنی عارف گفت که دلم می‌خواد درباره نابودی جنگل‌های هیرکانی و ارتباطش با کوره‌ها فیلم بسازم. عارف حلقه مفقوده این کار بود که علاقه به تئاتر را رها کرده و در کوره‌پزی مشغول به کار می‌شود.
 

او بیان کرد: یکی از دغدغه‌های من این است که عارف فکر نکند حالا که فیلمبرداری تمام شده است ما رهایش کرده‌ایم و بعدها اگر سوژه‌ فیلمی داستانی داشتیم از او برای ایفای نقش دعوت خواهیم کرد.
 

در ادامه نوبت به فیلم «تفنگ برادرم» ساخته کامران جاهدی رسید. جاهدی درباره این مستند گفت: فیلم درباره یکی از قهرمانان زن تاریخ دفاع‌مقدس است که متاسفانه در تاریخ خیلی به او اشاره‌ای نشده است. این فیلم چیزی بیش از دو سال وقت من را گرفت و پیوند پ بازسازی ماجرا با آرشیو‌هایی که داشتیم بسیار سخت بود. از او در آرشیو در کل ۸ دقیقه مصاحبه داشتیم که ۵ دقیقه آن هم برادرشان صحبت می‌کند و او تنها در کادر ایستاده است.
 

او گفت: تصاویر آرشیو به کار رفته در این مستند بسیار تازه است و برخی از این متریال‌ها را برای اولین بار خودم اسکن کردم. در این کار برای اولین بار در روایت آثار دفاع مقدس دوربین را به جای جنوب کشور به غرب کشور بردیم. من همواره این دغدغه را داشتم که درباره این حوزه در اقلیم خودم یعنی کرمانشاه فیلم بسازم.
 

این کارگردان بیان کرد: کاراکتر اصلی این فیلم یک سوپر قهرمان است اما جو آن مکان این امکان را برایش فراهم نمی‌کرد و به همین دلیل این زن تمام رویاهای نزیسته‌اش را در حسین پیدا می‌کرد. بزرگ‌ترین آرزوی من این است که فیلم دیده شود چون حرف‌های مهمی می‌زند.

پانزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» به دبیری محمد حمیدی مقدم از 18 آذرماه شروع شده تا 25 آذرماه ادامه دارد.