مینا، گلمحمد و پسرشان یک خانوادهی کوچک عشایری هستند که کارشان دامداری است. مینا که یک بار به شهر رفته و با یک گروه فیلمسازی برای مدت محدودی کار کرده، سودای گریمور شدن دارد. او قصد میکند که به دانشگاه برود و رشتهی چهرهپردازی بخواند. گلمحمد وقتی به خواستگاری مینا رفته، به او قول میدهد که مانع درس خواندنش نشود، ولی الان که قصد جدی مینا را میبیند با آن مخالفت میکند و با تحکمی مردانه مانع مینا میشود.
داستان مستند بلند «چهرهپرداز» داستان تلاش میناست در مواجهه با شوهر، مادرشوهرش و دیگران برای اینکه به خواستهاش برسد. او در این بین حاضر است از همه چیز بگذرد، حتی از شوهر و بچهاش! چه اینکه خودش برای گلمحمد آستین بالا میزند و در پی تهدید او به اینکه اگر تو به دانشگاه بروی من زن دیگری خواهم گرفت، برای او خواستگاری هم میرود.
تنشهایی که در ابتدا شوخی به نظر میآیند، کم کم رنگ جدیتری به خود میگیرند و دعوای زن و شوهر آنقدر جدی میشود که به درگیری فیزیکی و حتی مداخلهی عوامل پشت دوربین منجر میشود. علیرغم برخی تلخی و تندیها رگههای طنزی که مستندساز در کارش استفاده کرده باعث میشد تا زهر بعضی اتفاقها در فیلم کمی شود.
جدای از اینکه من مخاطب نسبت به مطول شدن درگیری بین زن و شوهر که گاهی هم مایهی داستانیاش زیاد میشود، زاویه دارم، سادگی و روانی اتفاقات و سماجت مینا و سرسختی گل محمد، در قابهای زیبای زندگی عشایری و دامداری آنقدر جذابیت دارد که بخواهم ببینم آخر داستان چه میشود.
جعفر نجفی درکنار خرده درگیریهای زن و شوهری به نمایاندن زندگی سخت و شیرین کوچ روی دامداران جنوب غرب ایران پرداخته و توانسته کشش بین تجددخواهی و پایبندی به سنتها را خوب نشان دهد؛ یک دو راهی قدیمی که در نمای پایانی، تیتراژ را در خود جای میدهد.
پرداخت قومنگارانه یکی از وجوه قوی و مثبت مستندهای جعفر نجفی است، به ویژه در این مستند بلند، ما دقایقی را تماماً با کوچاندن دام و رد شدن از رودخانهها و تنگهها، چنان که از مستندهای خوب دیگر در این زمینه دیدهایم مواجهیم.
در مستند چهرهپرداز وزنهی داستان سنگین است، کارگردان آگاهانه در حال خلق موقعیتهایی است که شاید از سوی برخی فاصله گرفتن از اصالت مستند تلقی شود، ولی او حرکت به سمت مستند داستانی را یک حرکت بین المللی میداند که علاقمندانی هم در جامعهی مستندسازان و منتقدان فیلم مستند دارد.
نجفی پیش از این هم با مستند «آشو» در جشنوارههای بین المللی درخشیده بود و در «ایدفا، آمستردام»، «لایپزیگ، آلمان»، «فرایبورگ، سویس»، «سواستوپل روسیه»، «داکیومنتا مکزیک» و «سینما حقیقت» جوایزی را دریافت کرده بود.
کارگردان جوان این بار با مستند «چهره پرداز» راهی جشنوارهها شده و همین ابتدای کار موفق به کسب جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم «فیپرشی» در جشنواره ایدفا و جایزه از بخش رقابتی موج نو آسیایی هفدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم های مستند یاماگاتا ژاپن شده است.