مستند کوتاه "شیرینی فروش" یا "اصناف شیرینی فروش" به تاریخچه شیرینی فروشی و قنادی و اصناف مرتبط با آن در ایران می پردازد که روایتی شیرین از دو وجه و سویه است. حدیث مهران پور در این مستند 21 دقیقه ای با تکیه بر نریشن، سرگذشت کیک و شیرینی را از قبل از انقلاب صنعتی که در انحصار شاهان و پادشاهان بوده، آغاز می کند و با ارائه دورنمایی از چگونگی تولد باقلوا، کیک بستنی و ... در کشورهای مختلف، تمرکز خود را روی شیرینی ایرانی قرار می دهد که به واسطه علاقه ناصرالدین شاه در آشپزخانه کاخ و به تدریج در این سرزمین باب شده است. فیلمساز تلاش کرده با تکیه بر عکس ها، فیلم های قدیمی و قصه فرعی ها درباره شکل گرفتن انواع شیرینی در گذشته و حال و بخصوص شیرینی هایی که بومی شهرهای مختلف هستند، این تاریخچه را متکی بر پژوهش و منابع مستند موجود پیش ببرد. به همین واسطه در ادامه، مصاحبه را به روند پویای مستند خود افزوده و با آقای بهار؛ قدیمی ترین قناد ایران گفتگو کرده و به ذکر خاطراتی از تبعات جنگ جهانی دوم در ایران و محدودیت های شیرینی پزی و قنادی در آن دوره از نگاه پسرکی کوچک می پردازد. او که امروز با اشکی در چشم از خاطرات گذشته و میراث پدر یاد می کند.از آنجا که تاریخچه شیرینی و کیک در این سرزمین محدود به محصولات بومی و سنتی نبوده و نیست و بسیاری از خوشمزه های امروزی وامدار جغرافیا، فرهنگ و سنت های دیرین کشورها و تمدن های دیگر هستند، یک مصاحبه تکمیل کننده این پژوهش تصویری را بسط می دهد. این روایت طنزگون از یک جمله کنایی آغاز می شود؛ (تأثیر انقلاب روسیه و کمونیست ها روی قنادی و شیرینی پزی ایران!) و در ادامه با حرف های بانویی از ارامنه همراه می شویم که پدربزرگش مهارت خود در نانوایی و شیرینی پزی را پس از بازگشت از تبعید سیبری، به تهران آورده است. فیلم بدون آنکه از روند تلفیق عکس، فیلم و مصاحبه با چاشنی نریشن خارج شود، به تناوب تاریخچه و خاطرات و مستندات را به هم پیوند داده و از دل آن سرگذشت و وجه تسمیه  شیرینی هایی همچون ناپلئونی، دانمارکی، پیراشکی، گاتا، پیروک، اِکلر، میکادو و حتی کیک تولید را با تاریخ پیوند می دهد.

طبعاً جذاب ترین بخش مستند؛ همین پیوند و روان بودن روایت فیلمساز از دل یک پژوهش طولانی است که باعث شده مستند "شیرینی فروش" بر بستری نرم و لغزان جاری شده و واجد طنزی کنترل شده باشد که دوز و شیرینی آن حفظ می شود. همانطور که تصنیف قدیمی (شیرینی فروشم) به اندازه و به جا در دل مستند جای گرفته و مانع از افتادن کار به دام هجو می شود. همانطور که اشاره به فریب ها و تقلب های برخی قنادان با نمونه های مصداقی، به وجود مرامنامه در قنادی های قدیمی پیوند می خورد که این شعار قدیمی را احیا می کند (حفظ کیفیت بزرگترین تبلیغ است).  فیلمساز با آگاهی از ظرفیت و اهمیت سوژه و پژوهشی که او را به ساخت این اثر مستند واداشته، ریتم تند و پویا و ایجاز را متناسب با لحن شیرین و ماهیت موضوع محوری خود تشخیص داده و انتخاب درستی هم داشته است. چراکه بدون توسل به تکرار موقعیت های جذاب و شیرین و تمهیداتی همچون موسیقی، تصاویر جذاب و اشتهاآور از شیرینی ها و ...، فیلم می تواند کارکرد خود را پیدا کرده و مخاطب را همراه کند. فیلمی که با سفر در دل تاریخ و نام هایی که یادآور خاطرات دیروز و امروز ما هستند؛ سرگذشت نان، شیرینی، کیک، قناد، قنادی و شیرینی پزی را هوایی تازه دمیده و مخاطب را در این خوانش با خود همراه می کند.